تحولات منطقه

۸ آذر ۱۴۰۱ - ۱۴:۲۱
کد خبر: ۸۳۱۰۶۹
زمان مطالعه: ۲ دقیقه

تلاش بی‌امان غرب و ایالات متحده آمریکا برای کلید زدن فرایند تغییر رژیم سیاسی در ایران کنونی مسئله ای دور از انتظار و غیر منتظره نیست زیرا انقلاب اسلامی ایران از بدو شکل گیری در 22 بهمن 1357ش برتری ابرقدرتهای زمان را در منطقه حساس غرب آسیا به چالش کشیده است اما سؤال اساسی اینجا است که به راستی چرا سران کشورهای پرمدعای غربی برای تسریع فرایند تغییر رزیم در ایران دست به دامان به اصطلاح جنبشی شده اند که با عرضه همه جانبه هویت و عفت زنانه خویش آبروی ایران و ایرانی را در عرصه افکار عمومی جهان به بازی گرفته‌اند.

به عقیده ما پاسخ بسیار ساده است با بالنده تر شدن روزافزون کشورهای عضو محور مقاومت در منطقه کلیت غرب و ایالات متحده آمریکا که روزگاری دم از حمله به ایران می‌زدند اکنون در مواجه با درایت دولت و ملت ایران آرزوهای خود را بر باد رفته می‌بینند و به غلط چنین می‌پندارند که با دخیل بستن به مسیحی دروغین می‌توانند شفای بدنامی خویش در افکار عمومی جهان را از او بگیرند. غافل از این که هر شخصی که با پایمال کردن حقوق ملت خویش برعلیه اراده جمعی مردم سرزمین خود برخیزد در نزد افکار عمومی ملت خویش فردی مطرود و معلوم الحال است که ننگ بدنامی را به بهای سبک زندگی لوکس در غرب تعویض کرده است امثال خانم علینژاد که با بی حیای و دریدگی تمام خود را رهبر فمنیستهای زن ایرانی می‌داند در دوران خونبار حاکمیت ترامپ و هم دستانش به کاخ سفید ضمن دیدار با مایک پومپئو وزیر خارجه اسبق آمریکا از سران این کشور خواست که تحریمهای جدیدی را علیه ایران وضع کنند. جا دارد به عنوان یک رسانه آزاد و برای احقاق حق مردم ایران در برابر فرزند ناخلفی مانند مسیح علینژاد از فردی که ننگ بدنامی خیانت به کشورش را به جان خریده و در کشورهای مختلف دنیا به دریوزگی و تبلیغات علیه ملن ایران می پردازد بپرسیم آیا تا کنون عاقبت شوم و صد البته عبرت انگیز کسانی مانند روح الله زم را به خاطر دارد و آیا با ته مانده فهم و درایتی که احیاناً ممکن است برای این عفریته مرگ آور باقی مانده باشد تاکنون از خود پرسیده است. که به راستی اگرسرنوشت دهشت انگیز و شوم روح الله زم و دوستان داخلی وی در انتظار او باشد. با خویشتن خویش و شبکه تحت امر خود چه خواهد کرد آیا دستهای پلیدی که راه او را به کریدورهای قدرت در کاخ الیزه و واشینگتن هموار کردند خواهد توانست او را نجات دهند یا این که مانند سایر براندازان به ظاهر شاخص او را در آغوش تندباد بیرحم حوادث رها خواهند نمود تا مهره‌ای دیگر را برای اهداف پلید و نامیمون خویش بجوینده به راستی که سقوط تنها فرجام عفریته بدنامی است که ننگ خیانت به کشور و مردم بی‌نوای خویش را برای هم آغوشی و خدمت به شیطان برخود هموار ساخته است.

خبرنگار: علی رحمانی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.